دوش وقت سحر از دیش چه فیلمی دیدم
واندر آن ظلمت شب جای خودم خشکیدم
بیخود از شعشعه ی فیس جنیفر گشتم
و ِزِ وینچستر آرنولد به خود لرزیدم
گاه زیر پتو از خوف ماشین گان رفتم
گاه با دیسکوی دنس آورشان دنسیدم!
صحنه ی خلوت عشاق رسید و کیس می (kiss me)
و من از جام که نه بطری "می"نوشیدم!
من اگر کامروا گشتم و خوشدل نه عجب
همسرم خانه نبود و گل فرصت چیدم!
ز سفر بانوی خانه سر صبحی برگشت
و در آن بحبحه من خواب پری میدیدم!
منقل و بسته ی سیگار و بساطم را دید
آنچنان جیغ کشید او به سرم، جفتیدم
تا به خود آمدم او مایتابه اش را برداشت
چون مگس کش به سرم کوفت و من پاشیدم
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.